|
||
| خانه | صدا| زندگینامه ما| کتابها | شعر | مقالات | گروه رقص شیراز | آابوم عکس | تماس با ما | | ||
با یاد تو
تن و جانم ، در کودکی از شلاق ارباب ، در جوانی از شلاق شاه ، در میان سالی از شلاق خمینی ، آتش گرفت . اما هر بار ایستادم و ستاره ای کاشتم در ژرفای تاریکی شب .
در آستانه هفتاد سالگی ، آن روز که تو ، چه زود هنگام رفتی ، ماندنم در گردبادی گرفتار آمد .
صدمین روز ، پس از رفتن زود هنگام تو ، روشنایی و امید ، مرا از درون گردباد بیرون کشیدند .
اکنون دوباره ایستاده ام ، همراه با یاد تو ، می خواهم باز هم در ژرفای تاریکی شب ، ستاره بکارم .
علی شیرازی 6.10.2008
|
||
|
||
©2007 alischirasi.de |