Startseite | Gedichte |
نتيجه عشق
قاضي - شغل ؟
زن جوان - دزدي .
قاضي - چه نوع دزدي
زن جوان - نه بگونه وزرا و آقايان
قاضي - كدام وزرا؟
زن جوان - مثلا وزير بسيار مسلمان وزارت راه .
قاضي - منبع خبرت؟
زن جوان - پارلمان اسلامي ، استيضاح ، استفاء
قاضي - گفتي نه بگونه وزرا و آقايان،
كدام آقايان ؟
زن جوان - آقايان آيت الله ها
قاضي - كدام آيت الله دزدي مي كند؟
زن جوان - شما بگوئيد كدام يك دزدي نمي كنند؟
قاضي - تو بگو كه ادعا داري؟
زن جوان - آنها كه فرزندانشان ، فاميل دور و نزديكشان ،
قراردادهاي خصوصي و دولتي را در انحصار دارند.
قاضي - مثلا؟
زن جوان - آيت الله رفسنجاني ،
قاضي - وظيفه من پرونده توست ،
بگو تو چه كرده اي؟
چه نوع دزدي ؟
زن جوان - كيف زني ،
قاضي - چرا به جاي كار، كيف زني؟
زن جوان - بعد دانشگاه ،
همه تلاشم براي كار
بي نتيجه ماند.
قاضي - كدام دانشگاه؟
زن جوان - دانشگاه حقوق.
قاضي - چرا كفش كلاه و لباس پسرانه ؟
زن جوان - درخانه گفتم كه عاشقم ،
عاشق هم كلاسي ام،
مرا پدر و برادرم،
دست وپا شكستند
و او را تهديد به قتل.
قاضي بعد؟
زن جوان - عشقمان فقط يك راه مي شناخت ،
فرار.
قاضي - بعد؟
زن جوان - هيچ محضري پيوند عشقمان را ،
به روي كاغذ نياورد .
قاضي - بعد؟
زن جوان - گيسوان بلندم را پاك تراشيدم ،
پسرانه كفش و كلاه كردم .
قاضي - بعد؟
زن جوان - يك موتور هوندا خريديم ،
روزها سوار بر آن،
كيف زني را آغاز كرديم ،
كيف خانم ها .
قاضي - عشق ات اسلامي نيست ؟
زن جوان - عشق دين را نمي شناسد.
قاضي - كارت هم ضد اسلام است؟
زن جوان - كار آقايان اسلامي است؟
قاضي - اگر ادامه دهي سرت به باد خواهد رفت.
زن جوان - حالا چه حكمي دارم ؟
قاضي - دو سال زندان .
زن جوان - دو سال زندان براي تنم ،
با عشق درون سينه ام چه ميكنيد؟
قاضي - سكوت .
علي شيرازي 26 February 2005
Startseite |
sw, 06.03.05